اولین املا
از امروز یک مسولیت سنگین دیگه به مسولیت های قبلیم که در کمک به درس و پیشرفت پسر خوبم داشتم اضافه شد. درس املا بود که امروز بهتون گفتند و برای بار اول در مدرسه املا نوشتی. برای نوشتن اولین املا تو خونه، در دفتر مشقت یک شکل دست کشیدم و داخل اون هر چی گفتم نوشتی. مرتب منتظر بودی که جمله بابا آب داد رو بگم و تو سریع تر از همه بنویسی. اون برق نگاهت که اونقدر از شادی می درخشه و هیچ وقت از یاد نمی برم. قراره هر روز یک املا بهت بگم و ٣ تا سوال ریاضی هم روش. البته گاهی اوقات شیطونی هم می کنی و من هم از دستت عصبانی می شم. بهار هم دیگه نگو. مرتب میاد و اذیت می کنه. واقعا جا داره از همین جا دست همه معلم های کلاس اول ، بویژه سر ک...